متنی که در ادامه مطلب میخونید، ساده شده از طنز شسته رفته ی رفتار عجیب این روزای ماست که آقای حسین قدیانی ، نویسنده ی متعهد نوشتنش 

ادامه ی مطلب

در همه ی حکاکی های تاریخی و دولتمردان ایرانی (از جمله کوروش و ..) اونارو با ظاهری که دارای ریش انبوهی هستند، میبینی

اتفاقا یه سری از آدما هستن که گرد مزار این دولتمردای چندین هزار سال پیش میگردن و برخلاف ظاهر این اسطوره هایی که میپرستن ، شعارشون اینه که " آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه"

آخه چه جوریه که آزادی اندیشه نباس با ریش باشه اون وقت شخصیت های تاریخی مورد تحسینتون ، دارای ریش و بهترین اندیشه ها هستن؟؟؟؟!!!

 

کوروش میگه سپاه بزرگم بدون خون و خون ریزی وارد بابل شد..نذاشتم حتی به یه نفر آسیب برسه اونم در صورتی که دین مردم بابل با ایرانی ها متفاوت بود

اون وقت شماهایی که دم از حقوق بشر میزنین، واقعا میتونین کشته شدن بچه های فلسطینی رو به چشم ببینین و خونسرد باشین و بازم بگین نه غزه و نه لبنان؟

"او فقط یک کودک است"

و بعد اینکه مگه همه ی ما به فردوسی ارادت نداریم؟؟

پس چه جوریه که بعضی هامون به صد قلم آرایش کردن و برهنگی دخترای سرزمینمون یه علاقه ی خاص و اصرار شدیدی داریم؟؟(بعضیامونا)

مگه فردوسی منیژه رو اینطوری معرفی نمیکنه"منیژه منم..دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنش آفتاب "

ما کوروش رو ستایش میکنیم که کمک حال همسایگان زمان خودش بود..همسایگانی مانند بابل و سرزمین های بین النهرین و..

اما برای چی جمهوری اسلامی رو دقیقا به علت همین کمک به همسایه ، محکوم میکنیم؟

 

چرا همه ی پز و سر و صدامون شده وطن پرستی اما از یه طرف دیگه ی ماجرا لباس ها و  وسایلمون باید برند خارجی باشن؟

اگه انقد به فکر شکم گرسنه ی مردم خودمونیم ، چرا سیلی به کارگر هم وطن میزنیم؟؟

ما باید قدر ارزش هامون رو خوب و به جا درک کنیم

کشوری که در اون زندگی میکنیم رو با هر فرهنگ و دین و زبان و چندین قومیتی که در اون هست رو قبول داشته باشیم

قوانین و نظام جمهوری اسلامی رو بهتر بشناسیم و سعی کنیم رعایتشون کنیم

با مخالفت فقط خودمون سر درد میگیریم

حتی اگه خدای ناکرده دین رو قبول ندارید ، آزاده باشید ، یعنی چی؟ یعنی حداقل یه چهارچوبی رو برای خودت نگه دار

 

- حسین قدیانی